برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

برسام اين مرد كوچك

جشن تولد برسام جون دهم اسفند ماه برگزار شد .

١٠ اسفند ماه 1391 روز پنجشنبه جشن تولد يكسالگي برسام خان تو تالار برج پارسيان به خوبي و خوشي برگزار شد . همه چي عالي بود فقط اقا برسام اون طور كه بايد باهامون همكاري نداشت . خوب پسرم خسته شده بود چون قبل از ظهر هم كلي تو آتليه اذيتش كرديم . البته تو اوايل مهموني تا حدودي هواي همه رو داشت ولي آخراي مهموني موقع فوت كردن شمع و بريدن كيك و گرفتن عكس با مهمونا گفت الا و بلا كه من حوصلتونو ندارم و دست از سر من بردارين و اين طور شد كه ما هم دست از سرش برداشتيم و به اين دليل به اون صورت  عكسي  از مراسم نداريم . ...
25 اسفند 1391

برسام وقتي ميرفت lمهموني

بيست و نهم بهمن ماه نود و يك ............... برسام تقريبا" يك ساله پسرم اسپرت ديگه ...... كاريشم نميشه كرد........ خوش تيپ خودمه جلوي اين ظرفشويي آتليه برسام خان ...... برسام فقط توي اين قسمت خونمون يعني روي اپن آشپزخونه با دوربين همكاري مي كنه ....... به خاطر همينه كه اكثر عكسهاي وبلاگ و فيس بوك پسري تو اين مكان گرفته ميشه. چه دندونايي داره اين پسر ......... باور كنيد ارزش اين دندونا رو فقط ماماني و برسامي ميدونن ...... نميدونين چه ها كه نكشيديم سر جوونه زدن اين صدف ها   ...
23 اسفند 1391

يه خبر تازه........ اولين قدم هاي آقا برسام

پسرم هميشه بودنت آرزوست  امشب 1391/12/08 حدود ساعت 11 شب وقتي من و بابايي و جوجه ناقلامون داشتيم بازي ميكرديم و غرق شيطنتهاي پسري بوديم . يهويي پسري شروع به تاتي كرد اول يه قدم .......... بعد از كلي تشويق و........... سه قدم ديگه توسط پسري برداشته شد .يعني برسامي بازم داره بزرگ ميشه و ما شاهد مرحله ديگري از بالندگي پسرمان مي شويم. عجب حسي يه وقتي لحظه لحظه ي بالندگي كودكت را شاهدي پسرم بالندگي ات هر روز و روز مبارك   و پياپي و بي وقفه قدم هايت محكم و استوار ميداني كه مامان و بابا هميشه بهترين ها را برايت آرزومندند اكنون كه اين حس بي مثال مادر و پدري برايمان يكساله مي شوند دوباره خدا را شاكر و شاكرتريم ...
9 اسفند 1391

تولدت مبارك DEAR BARSAM

  HAPPY BIRTHDAY BARSAM همون طور كه گفتم روز تولد پسري ( 6 اسفند ) - از اونجائيكه ماماني و بابايي از مدتها قبل تصميم داشتن اولين سالگرد تولد ني ني مهربونو يه جشن مفصل بگيرن . دست به كار شدن و شروع به برنامه ريزي كردن براي اين جشن مهم  اول  قرار بر اين شد كه اين مهموني به اخر هفته  (10 اسفند روز پنجشنبه ) موكول شود به خاطر موقعيت كاري بابايي كه اول هفته ها سرش واقعا" شلوغه  و دوم به خاطر مهموناي شهرستانيمون........ الان كه دارم براتون مينويسم ساعت تقريبا" 2 نصف شبه برسام و بابايي خوابن  منم تقريبا" همه كارهاي جشنو رديف كردم و يه كاراي جزيي براي فردا دارم ( البته به كمك ماماني و خاله ها كه واقعا" ه...
9 اسفند 1391

عشق ما پسرمان

مطالبي كه تا الان براتون گذاشتم مربوط به 12 ماه اول زندگي گل پسرمونه . البته از اين پس سعي ميكنم بهتر از اينم باشه و همه مطالب بصورت آپديت در وبلاگ قرار بگيره. اين روزا مطالب چند ماه پيش خيلي وقتمو گرفتن . اون قدر كه نتونستم از روز تولد پسرم براتون بنويسم . ............ ...
9 اسفند 1391